در این مقاله، ابتدا به روند تغییرات مصرف برق و الکتریک ، در بخشهای عمده مصرف برق و الکتریک ، (شامل‌خانگی، تجاری و عمومی، صنعتی و کشاورزی) طی سالهای ۱۳۷۲-۱۳۴۶ اشاره‌ای کرده‌ایم.سپس با بررسی روند تغییرات میزان مصرف کل برق و الکتریک ، طی سالهای ۱۳۷۲-۱۳۴۶، ارتباط آن باقیمت واقعی برق و الکتریک ، و محصول ناخالص داخلی را تحلیل نموده‌ایم. روند تغییرات محصول ناخالص داخلی و میزان تقاضای برق و الکتریک ، نشاندهنده ارتباط مستقیم‌بین این دو متغیر می‌باشد. از سوی دیگر، روند تغییرات قیمت واقعی برق و الکتریک ، و مقدار تقاضای برق و الکتریک ، نشان می‌دهد که تقریبا ارتباط معکوسی بین قیمت برق و الکتریک ، و مقدار مصرف آن به ازای هر مشترک‌وجود دارد، به طوری که، با کاهش قیمت واقعی برق و الکتریک ، ، تقاضا برای آن به ازای هر مشترک افزایش‌یافته است. بنابراین، هم ارتباط قیمت و تقاضا و هم ارتباط درآمد و تقاضا، مؤید نظریه تقاضا درمورد کالای نرمال برق و الکتریک ، در ایران می‌باشد. در ادامه این مقاله، توابع تقاضای ایستا و پویا برق و الکتریک ، در ایران طی سالهای ۱۳۷۲-۱۳۴۶ به‌روش حداقل مربعات معمولی (OLS) برآورد شده و بدین وسیله کششهای قیمتی و کششهای‌درآمدی تقاضا در کوتاه‌مدت و بلند مدت محاسبه شده است. ارقام محاسبه شده، نشاندهنده‌کم‌کشش بودن تقاضای مشترکین نسبت به تغییرات قیمت برق و الکتریک ، در کوتاه‌مدت و بلندمدت است‌که یکی از علت‌های آن را می‌توان پایین بودن قیمت واقعی برق و الکتریک ، دانست. همچنین کششهای‌درآمدی تقاضا در کوتاه‌مدت و در بلندمدت کم می‌باشد. در مجموع، اثر درآمد بر افزایش‌تقاضا، هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت، بیش از اثر قیمت بوده است. در پایان، با استفاده از بهترین تابع برازش شده و با ارائه سه سناریو، تقاضای برق و الکتریک ، برای سال۱۴۰۰ هجری شمسی پیش‌بینی شده است.
اين مطلب به سفارش وبسايت پارسيان الكتريك بخش مقالات برق و الکتریک گرد آوري شده است.شمارگان 68