صنعت برق ایران ، درخت ریشه دار صنعت برق و کار های در خور ستایش و مانگاران صنعتگران برق در ایران ، موضوع تجدید ساختار در صنعت برق ایران از جمله مباحث بسیار مهمی است که از چند سال گذشته تاکنون به عنوان جدیترین موضوعات در عرصه صنعت برق مطرح بوده است. اینکه ساختار صنعت برق کشور باید از چه ویژگیهایی تبعیت کرده و نحوه پیادهکردن آن چگونه باید باشد از چند سال گذشته تاکنون مطرح بوده است.
در اکثر کشورهای خاورمیانه صنعت برق در انحصار دولت و متکی به بودجه عمومی کشور است و بالطبع با پرداخت یارانه از سوی دولت، قیمت برق برای مصرفکنندگان به صورت تصنعی پایین نگه داشته میشود که این امر موجب مصرف بیرویه برق ارزان در تمام بخشها و به ویژه در بخش غیرمولد و اتلاف سرمایههای ملی میشود.
تا قبل از دو دهه اخیر صنعت برق در انحصار کامل دولت بود. شبکه انتقال، برق تولیدی را گرفته و به شرکتهای توزیع در سراسر کشور که عموماً شامل شرکتهای برق منطقهای میشدند انتقال میداد. شرکتهای توزیع انرژی را به مصرفکنندگان میفروختند.
مبلغ دریافتی از مشتریان جزو درآمد دولت به شمار میآمد و درآمد شرکتهای زنجیرهای از طریق بودجه دولت تأمین میشد.
در روش تجدید ساختار شده شرکتهای دستاندرکار، به چهار بخش مجزا تقسیم میشوند که چند شرکت یا همه غیردولتی خواهند بود. غیردولتی شدن شرکتها باعث ایجاد رقابت میشود. رقابت سالم باعث افزایش تلاش برای کاهش هزینهها، بالابردن سود، کاهش تلفات و مدرن شدن روشهای صنعتی در هر شرکت میشود.
● تفاوت سیستم سنتی با روش رقابتی
تحت سیستم رایج سنتی (غیررقابتی) مصرفکنندگان امکان انتخاب تأمین کننده برق را نداشته و برق مصرفی آنها از شرکت برق منطقهای تامین میشود و آن شرکت برق مصرفی مشترکان را تولید، انتقال و به نواحی مصرفی توزیع میکنند. در این طرح نرخ تعرفه به وسیله قانونگذار دولتی تعیین میشود. در حالی که در سیستم رقابتی علاوه بر اینکه مصرفکنندگان، شرکت تأمین کننده را تعیین میکنند نرخها و تعرفههای فروش با اینکه از مقررات خاصی تبعیت میکند، سرانجام به وسیله بازار تعیین میشود، این بدان معنا است که میزان تقاضا و عرضه انرژی، قیمت نهایی را مشخص میکند.
● مراجل تجدید ساختار در صنعت برق
تجدید ساختار در صنعت برق ایران دارای مراحلی استکه شامل موارد جداسازی، تنظیم مقررات، رقابت و خصوصیسازی است.
یکی از مراحل تجدیدساختارها برای بازار برق، مجزاسازی است به این معنی که مبادلات شرکتهای تولیدکننده و شرکتهای توزیع کننده از یکدیگر جدا و جابجایی و ترانزیت برق نیز از دیگر ساختارها مجزا باشد.
یکی دیگر از مراحل تجدید ساختار در صنعت برق بازنگری در مقررات است. باید قوانینی برای برخورد با تولیدکنندگان و توزیعکنندگان که در کار خود تخلف میکنند ایجاد شود.
ایجاد محیط رقابتی که با اجرای صحیح قوانین و از بین رفتن تبعیض بین شرکتهای خصوصی و دولتی به دست میآید و توسعه خصوصیسازی گامهای نهایی تجدید ساختار صنعت برق است.
البته باید خاطرنشان کرد که منظور ساختار برق کشور این نیست که شکل و ساختار سیستمها عوض شود زیرا برق همچنان مانند گذشته در نیروگاهها تولید شده و مسیر قبلی را طی میکند تا به دست مصرفکننده برسد، بلکه بدان معنا است که معادلات اقتصادی بازار وارد صنعت برق شود یا به عبارت دیگر دگرگونی و تغییر قوانین قدیمی و تجدید بنای ساختار سنتی به ساختار نو و تحویل یافته که در مفهوم کلی بیانگر تبدیل یک صنعت انحصاری یا دولتی به حالت رقابتی یا خصوصی است.
● تاثیر عوامل جهانی در تجدید ساختار
برخی از عوامل جهانی در تجدید ساختار موثر است که شامل کاهش تصدی دولت در اموری است که فاقد انحصار طبیعی است.
مساله بعدی ایجاد فضای مناسب و سالم برای رقابت بین تولیدکنندگان و توزیعکنندگان انرژی الکتریکی است.
افزایش بهرهوری، کاهش ضایعات و تلفات و در نتیجه قیمت تمام شده واحد انرژی الکتریکی از دیگر عواملی است که نقش مهمی در قبال رقابتیشدن مصنوعات صنعتی کشور در سطح بازار جهانی دارد.
دادن حق انتخاب به مشترک نهایی در گزینش عرضهکنندگان مختلف نیز موثر است.
ایجاد انگیزه لازم برای جذب سرمایههای خارجی از طریق مشارکت در سرمایهگذاری با شرکای ایرانی در امر تولید انرژی الکتریکی از دیگر عوامل خارجی در این ارتباط به شمار میآید.
توسعه ظرفیتهای مدیریتی و پیمانکاری و مشاورهای از دیگر عوامل جهانی تأثیرگذار بر دگرگونی در ساختار صنعت برق است.
تجدید ساختار در کشورها از اواخر دهه ۱۹۸۰ و در پی موجی از اصلاحات در صنایع زیربنایی از جمله صنعت برق در بسیاری از کشورهای توسعه یافته آغاز شد. در این دهه شیلی و انگلستان پیشرو حرکت تجدید ساختار شدند و این حرکت در کشورهای آمریکای لاتین از قبیل آرژانتین به تدریج گسترش یافت. در دهه ۱۹۹۰ میلادی تجدید ساختار به شکلهای گوناگون در آمریکا، استرالیا، کشورهای اسکاندیناوی و تعدادی از کشورهای آسیایی شتاب گرفت و پس از آن آرژانتین، برزیل، آلمان، نیوزیلند، اسپانیا، تایلند، مالزی و ... به مقرراتزدایی پرداختند. اصلیترین هدف این اصلاحات بهبود کارایی اقتصادی بود و ایجاد رقابت تدبیری برای دستیابی به این امر محسوب میشد.
دولت ایران روند تجدید ساختار صنعت برق را از سال ۱۹۹۸ میلادی را به صورت جدی پی گرفت تا قبل از تحولات اخیر صنعت برق در ایران در انحصار دولت و متکی به بودجه عمومی دولت بود.
سه بازار جدید که در صنعت برق ایران در پی تجدید ساختار در این صنعت راهاندازی میشود شامل بازارهای بورس، ترانزیت و فرکانس برق است.
● بازار بورس برق
ساختار بورس برق بدین شکل عمل میکند که انرژی به عنوان کالا در بورس عرضه میشود. در بورس بستههای برقی برای مدت تعیین شده به عنوان مثال برای یک هفته، یک ماه یا یک سال به متقاضیان عرضه میشود. در این بازار خریداران میتوانند برق مورد نیاز خود را به راحتی برای چند ماه آینده پیش خرید کنند. در مراحل پیشرفتهتر یک بازار حتی خریداران کوچک مانند مشتریان خانگی نیز میتوانند برق مورد نیاز خود را از شرکتهای خدماتی خاص خریداری کنند. راهاندازی چنین بازار پیشرفته نیاز به رقابتیبودن تمام عوامل تولید برق مانند سوخت، انتقال و توزیع دارد.
پوشش ریسک حاصل از تغییرات بازار فیزیکی، جلوگیری از خاموش و روشن شدن واحدها، جلوگیری از حذف تولیدات واحدها، تشویق سرمایهگذاری خصوصی به سرمایهگذاری و تقویت بنیادی خصوصیسازی صنعت برق در ایران از جمله علل نیاز به بازار بورس برق در ایران است.
● بازار ترانزیت برق
بازار ترانزیت وظیفه انتقال برق بین خریداران و فروشندگان را برعهده دارد در این بازار هر فروشنده قادر خواهد بود برق تولیدی را به خریداری که با او توافق کرده است بفروشد یا هر خریداری میتواند به انتخاب خود برق را از تولیدکننده خاص بخرد.
هماکنون ترانزیت برق به صورت محدود انجام میشود. راهاندازی بازار خاص به نام ترانزیت نیاز به تدوین دستورالعملها و ضوابطی دارد که در هیأت تنظیم بازار برق پیگیری میشود.
● بازار فرکانس برق
با راهاندازی بازار فرکانس برق، به جز از نیروگاههای برق آبی سایر نیروگاهها نیز میتوانند وارد این بازار شده و درآمد مناسبی را کسب کنند.
نیروگاههای برق آبی به دلیل اینکه میتوانند در ساعات پیک مصرفی و در زمانی کمتر به تولید برق بپردازند نقش عمدهای در تعیین فرکانس و پایداری شبکه برق دارند.
در برخی از کشورها یک مرجع مستقل مرکزی، ایزو ، تشکیل شده تا تمهیدات لازم را برای تطابق عرضه و تقاضا را به عمل آورده و پایایی و ایمنی سیستم را حفظ و تضمین کند.
برخی اوقات ایزو مسئول تطبیق پیشنهادهای تولیدکنندگان با تقاضا به منظور تسهیل معامله و مبادله برق نیز است نظیر (بازار برق بریتانیا).
در برخی از بازارها، برای این منظور مرجع دیگری تشکیل شده که نمونه آن بورس انرژی در بازار برق کالیفرنیا است.
اين متن به سفارش وبسايت پارسيان الكتريك بخش مقالات برق و الكتريك گرد آوري شده است.شمارگان 79