پس از چندين سال ركود، صنعت مخابرات جهاني يكبار ديگر به علت عرضة خدمات جديد مجهز به قابليتهاي ويدئويي، در اوج شكوفايي قرار دارد. آغاز عرضة خدمات ويدئويي به عنوان عامل اصلي تحول مخابرات ثابت و سيار محسوب ميشود، چنانكه ميلياردها دلار در بخش ساختار زيربنايي جديد سرمايهگذاري ميشود. اما يك سؤال مطرح ميشود: دورنماي اين مخابرات جديد چگونه خواهد بود؟
با ترسيم دورنماي صنعت مخابرات طي چند سال آينده، ميتوان وقوع سه پيامد را در قالب سه سناريو در عرصة صنعت مخابرات، پيشبيني كرد:
1- سناريوي توسعه: توسعة شبكهها همچنان ادامه مييابد، اما هيچ يك جايگزين نميشوند؛
2- سناريوي اينترنت فراگير: توسعة شبكهها در جهت رسيدن به يك راهحل مبتني بر اينترنت فراگير پيش ميرود؛
3- سناريوي اتصال بيسيم: توسعة شبكهها در جهت ارتباطات بيسيم فراگير و نامحدود پيش ميرود.
البته، هيچ يك از اين سناريوها بهطور كامل و جداگانه محقق نميشوند. احتمالاً، توسعة اين سناريوها با همپوشاني، پشتيباني و رقابت قابلملاحظهاي ميان آنها همراه خواهد بود. بنابراين، اين فرآيند سناريوسازي، فقط با هدف ترسيم و بررسي آيندة مخابرات انجام ميشود و صحت اين سناريوها را در همة جوانب تأييد نميكند.
سناريوي اول: شبكهها توسعه مييابند، اما جايگزين نميشوند
در اين سناريو، تلفن سوئيچينگ مداري، همچنان به عنوان استاندارد طلايي تلقي ميشود و فقط در مراكز تجاري، براي ارتباطات درون شركتي در يك شبكة تحت كنترل، از تلفن اينترنتي استفاده ميشود. استفاده از اينترنت عمومي براي پشتيباني از مسيريابي پيچيدة ترافيك شبكة تلفن، ريسك بسيار بزرگي است. ايجاد پروتكلهاي بينالمللي براي استفاده از ساير اتصالات، رضايتبخش نيست و مورد تأييد قرار نميگيرد. كاربردهاي اينترنتي همچنان به پهناي باند بيشتر نياز دارند و تلفن اينترنتي نيز، همچنان به عنوان يك كاربرد مناسب در شبكههاي تجاري تحت كنترل و براي دسترسي به شبكة سوئيچينگ مداري به شيوة تلويزيون كابلي باقي ميماند.استفاده از اتصالات فيبري باند وسيع، فراگير ميشود و انواع مختلف ارتباطات را پشتيباني ميكند. شركتهاي تلويزيون كابلي به گسترش شبكههاي دسترسي فيبري ادامه ميدهند و كارآيي اتصالات هممحور به خانه را افزايش ميدهند. ديگر اينكه، اپراتورهاي كابلي ارائة خدمات را به مراكز تجاري آغاز ميكنند و ارتباطات بيسيم نيز، قابليت جابهجايي و پهناي باند را افزايش ميدهد. اما، هنوز پهناي باند ارتباطات بيسيم در مقايسه با اتصالات ثابت، كمتر است.
سناريوي دوم: راهحل مبتني بر اينترنت فراگير جهاني
در اين چشمانداز، خدماتي همچون خدمات سوئيچينگ مداري قديمي، خدمات نقطه به نقطة اختصاصي و خدمات تلويزيوني، در اينترنت توسعه مييابد. (منظور از اينترنت، اينترنت عمومي و قابل دسترس در سطح جهاني است، نه فقط استفاده از پروتكلهاي بستهاي كه دسترسي به شبكههاي تحت كنترل را فراهم ميكند.) ديگر اينكه، تمام خدمات صوتي به بستههاي IP تبديل و به اينترنت عمومي منتقل ميشوند؛ براي رسيدن به اين هدف از روشي كارآمد استفاده ميشود. چنانكه، براي كاهش دادن مدت زمان تأخير، صدا و ساير ترافيكهاي "حساس به تأخير" از قبيل تلفن تصويري، در اولويت بستههاي داده قرار ميگيرد. همة قابليتهاي مربوط به ارتباطات محلي، ملي و بينالمللي تغيير ميكنند؛ به طوريكه براي انتقال بستههاي IP مناسب باشند.
فقط يك اتصال به هر ساختمان وجود دارد كه اين اتصال نيز به تدريج به فيبر تبديل ميشود. اما، براي كاهش دادن هزينة سيمكشي، در داخل ساختمان از اتصالات قديمي- كابل سيمي يا كابل هممحور- استفاده ميشود. استفاده از تلويزيون سنتي از ميان ميرود و همة برنامههاي سرگرمي به صورت بستههاي IP عرضه ميشوند. تمام واحدهاي بيسيم، مستقيماً به ايستگاههاي پاية IP متصل ميشوند و از شبكههاي IP براي جستجوي هر واحد و اجراي جاي گشتها استفاده ميكنند. از آنجا كه WiFi، WiMAX، مخابرات سلولي، تلفنهاي بيسيم خانگي و...، همگي ترمينالهاي IP هستند، هيچ تفاوتي ميان آنها وجود ندارد.
سناريوي سوم: ارتباطات بيسيم و نامحدود
در اين سناريو، همگرايي ارتباطات سيار و ثابت به يك استاندارد جهاني تبديل ميشود. در واقع، تلفنهاي قديمي خانگي به تلفن همراه تبديل ميشوند و تلفنهاي مراكز تجاري نيز بر روي شبكة محلي بيسيم كار ميكنند. توسعة فناوري WiMAX و فناوريهاي جانشين آن از توسعة كابل فيبري در مناطق مسكوني پيشي ميگيرد و اين فناوري جديد جايگزين كابلهاي مسي و هممحور قديمي در خانهها و مراكز تجاري ميشود. پهناي باند WiMAX از پهناي باند اتصالهاي زميني پيشي ميگيرد و دكلهاي قديمي تلفن فقط براي نصب آنتنها و توزيع جريان برق و الكتريك متناوب استفاده ميشوند.
دسترسي به اينترنت كاملاً بيسيم ميشود و ترمينالهاي اينترنتي نيز به اتصالهاي سيار تبديل ميشوند. از آنجا كه استفاده از تلويزيون ديجيتالي (زميني و ماهوارهاي) دوباره رواج مييابد، استفاده از تلويزيون كابلي كاهش مييابد. با وجود يك زيرساخت ارتباطي كاملاً نامحدود، بازگشت سرمايهگذاريهاي كلان براي ارتباطات محلي كاهش مييابد و دليل اين كاهش، اختلال در سرمايهگذاري در بخش توسعة كابل فيبري به خانهها است. از طرف ديگر، استفاده از فيبر در اتصال شبكة زيرساخت، همچنان ضروري خواهد بود. زيرا استفاده از كابلهاي فيبري زميني در مسافتهاي طولاني نسبت به شبكههاي بيسيم مقرون به صرفهتر خواهد بود.
واقعيتهاي بازار
اساس اين تجزيه و تحليلها از آيندة صنعت مخابرات در گسترة جهاني، بر پاية چند واقعيت بديهي استوار است:
توسعة مداوم كاربرد ارتباطات
طي چند سال گذشته، رشد تقاضا براي خدمات مخابراتي كاهش نيافته است و حتي در برخي موارد، افزايش نيز يافته است. همانطور كه در نمودار 1 نشان داده شده است، ميزان تقاضا در مناطق توسعهيافته، از قبيل آمريكاي شمالي و اروپاي غربي تا حد زيادي ثابت بوده است؛ اما در آسيا به سرعت افزايش يافته است. امروزه، اكثر كشورهاي در حال توسعه بر اين امر واقف هستند كه برخورداري از امكانات ارتباطي پيشرفته، براي ورود به عرصة اقتصاد جهاني ضروري است. به همين دليل، توسعة زيرساخت مخابراتي را در اولويت برنامههايشان قرار دادهاند.
تغيير ديدگاه كاربران
از اوايل دهة 90، تغيير ذهنيت كاربران ارتباطي در مورد ماهيت مخابرات آغاز شد و اين روند تا امروز نيز ادامه داشته است. در كشورهاي توسعهيافته، كاربران با اينترنت آشنا شدند و در پي اين آشنايي، تقاضاي آنها براي اينترنت پرسرعتتر، افزايش يافت. همچنين، كاربران با مزاياي استفاده از ارتباطات بيسيم نامحدود نسبت به تلفنهاي ثابت- كه در اكثر كشورها، يك اپراتور انحصاري غيرمسؤول و غيرقابل اعتماد، مسؤول عرضة آن بود- آشنا شدند.
همچنان كه عرضة خدمات بيسيم بهطور روزافزوني در سطح جهان افزايش مييافت، كاربران قادر بودند كه خدمات بيشتري را با استفاده از تجهيزات كوچكتر دريافت كنند. برق و الكتريكراري ارتباطات بيسيم با عرضة تلفني آغاز شد كه امكان استفادة آن در اتومبيل وجود داشت. در نتيجه، كاربران تجاري قادر بودند هنگام رفت و آمد ميان خانه و محل كارشان، از اين تلفن استفاده كنند و ميزان كاراييشان را افزايش دهند.
پس از سالها، اين فناوري بسيار كوچكتر شده است و به انرژي كمتري نياز دارد و در سطح جهاني، به ابزاري اساسي براي دسترسي به مخابرات تبديل شده است. در مدت زمان مشابه، كاربران در كشورهاي توسعهيافته از مزيت ديگري نيز بهرهمند شدند؛ بدين ترتيب كه قادر بودند دور از منزل از تلفن ثابت خانه، با مخاطبانشان صحبت كنند و پس از چند سال، ديگرحتي نيازي به استفاده از تلفن ثابت نيز نداشتند. اين روند رو به رشد، همچنان در ساية همگرايي مخابرات ثابت و سيار ادامه مييابد.
توسعة خدمات ويدئويي
در حال حاضر، در آمريكا شركتهاي Verizon و AT&T در رقابت با شركتهاي تلويزيون كابلي- كه خدمات صوتي را از طريق كابل به مشتريان عرضه ميكنند- برنامههاي تلويزيوني را بر روي شبكههايشان عرضه ميكنند. همچنان، گرايش به سمت عرضة خدمات ويدئويي، يك پديدة جهاني است و در آينده اين خدمات بر روي شبكههاي سيار و ثابت عرضه خواهند شد. در واقع پخش اختصاصي برنامهها ، با استفاده از راهحلهاي متعدد رقابتي، در حال اوج گرفتن است. از جملة اين راهحلها ميتوان به اين موارد اشاره كرد: ارتباط مستقيم از طريق اينترنت براي كاربران منتخب و خدمات VOD از طريق مبدلها .
شركتها و سازمانها در هر كشوري ميتوانند با ايجاد برنامههاي ويدئويي، گروههاي جهاني را گرد هم آورند. در نهايت، عرضة خدمات منحصر به عرضة برنامههاي اختصاصي از جمله VOD ميشود. كمكم توليد برنامههاي اختصاصي- كه در نتيجة تعامل با كاربران ايجاد ميشوند- از لحاظ اقتصادي امكانپذير ميشود.
بررسي موقعيت بازار
براي ارزيابي عكسالعمل بازارهاي صنعت مخابرات جهاني نسبت به هر يك از اين سه سناريو، ميتوان از سناريوي توسعه آغاز كرد. سناريوي توسعه مبتني بر مدلهاي تجاري است كه طبق آن، فرض بر اين است كه سطح تقاضا در بازار، همچنان افزايش مييابد و در ساختارهاي بازار انسجام وجود دارد. بنابراين،اين مدلهاي تجاري فعلي با اِعمال تغييرات جزئي، اساس سناريوي توسعه را تشكيل دادند.
پس از استفاده از سناريوي توسعه، بهعنوان يك نقطة آغاز، سناريوهاي اينترنت فراگير و اتصال بيسيم نامحدود شكل ميگيرند. هر دوي اين سناريوها بر فرضياتي در مورد قابليت بازار و عرضهكنندگان خدمات در ايجاد تحولات، در طي مدت پيشبيني شده مبتني است. همچنين، در هر دوي اين سناريوها اين عوامل مورد توجه قرار ميگيرد:
1- بيميلي مشتركان براي تغيير دادن عادتهايي كه طي چندين سال شكل گرفتهاند؛
2- تشكيلات سازماني صلب رگولاتورها كه مايل به كاهش مقررات نيستند؛
3- اپراتورهاي تثبيتشده و سرمايهگذار در فناوري شبكة فعلي كه مايل به كاهش سرمايهگذاري خود نيستند؛
4- عرضهكنندگان تثبيتشده و سنتي كه از گردانندگان اصلي بازار مخابرات هستند و سرمايهگذاريهاي كلاني را بر روشهاي مبتني بر استانداردهاي فعلي شبكة مخابرات انجام ميدهند.
همچنين، عواملي كه به آنها اشاره شد، براي مقابله با اين موارد، هماهنگ ميشوند:
1- رقابتپذيري شديد اپراتورهاي جديد خدمات؛
2- تمركز سرمايهگذاري بر عرضهكنندگان راهحلهاي جديد؛
3- قابليت افزايش ضريب نفوذ خدمات در كشورهاي محروم.
يكي از فرضيات تعيينكننده و مهم در اين دو سناريو (اينترنت فراگير و ارتباطات بيسيم نامحدود)، اين است كه اپراتورها و عرضهكنندگان خدمات در رقابت براي اجراي روشهايشان، پيروز خواهند شد و تمام بخشهاي ارتباطي را تحت كنترل و تسلط خود درخواهند داشت. اين فرضيه، جهت و مسير حركت بازار مخابرات را تا پايان مدت زمان پيشبيني، تعيين ميكند. به بيان ديگر، اگر سناريوي توسعة شبكه جايگزين شود، تعداد بخشهاي سودآور اپراتورها و عرضهكنندگان غالب خدمات كمتر ميشود و در نتيجه، بازگشت سرمايهگذاريهاي آنها تا حد چشمگيري كاهش مييابد؛ ارزش اموال آنها به طور مداوم كاهش مييابد و در نهايت، منجر به ورشكستگي آنها ميشود. البته، اپراتورهايي نيز كه در بخشهاي اينترنت و ارتباطات سيار سرمايهگذاري كردهاند، با خطر ورشكستگي روبرو خواهند بود؛ البته اگر هدف آنها رسيدن به جايگاه غالب نباشد.
دليل اين كه بيشترين درآمدزايي در سناريوي توسعه رخ ميدهد، اين است كه عرضهكنندگان غالب خدمات، تمايل دارند كه به دليل ورود به عرصة رقابت، سطح درآمدهايشان را كاهش دهند. آنها انتظار دارند كه با عرضة خدماتي با كيفيت بالا و با استفاده از بيميلي كاربران براي تغيير دادن روش ارتباطي، در اين رقابت شديد پيروز شوند. البته به نظر ميرسد كه احتمال موفقيت دو سناريوي ديگر، بيشتر باشد؛ زيرا اين دو سناريو بر اساس كاهش قيمتها وارد عرصة رقابت ميشود و مشكلي در ارتباط با كيفيت، قابليت استفاده، قابليت دسترسي و پشتيباني خدمات ندارند. درآمدزايي كمتر در سناريوهاي غيرتوسعهاي (اينترنت فرگير و ارتباطات بيسيم نامحدود) به منزلة افزايش قابل ملاحظة تعداد كاربران است؛ بسيار فراتر از آنچه در سناريوي توسعه جذب ميشوند؛ اما درآمد كمتر به ازاي هر كاربر را در پي خواهد داشت.
نميتوان گفت كه در آينده، خدمات ارتباطي بيسيم يا اينترنتي با قيمتي بسيار پايين يا رايگان عرضه ميشوند، زيرا به هر حال كاهش منابع درآمد خدمات مخابراتي به روشهاي ديگري جبران ميشود. براي مثال، يك كاربر (در هر روشي) بايد براي استفاده از خدمات ارزان قيمتتر VOIP، هزينهاي را براي اتصال اينترنتي باند وسيع بپردازد. اگر استفاده از روش تبليغ كردن براي تأمين بودجة اتصالات باند وسيع كارگر نيفتد، كاربران مجبور به پرداخت هزينه ميشوند. اگر شهرداريها عرضة خدمات اينترنتي رايگان را آغاز كنند، از طرف ديگر سطح مالياتهاي محلي را افزايش ميدهند تا اينكه همچنان، امكان عرضة رايگان اين خدمات وجود داشته باشد
اساس تمام اين تجزيه و تحليلها بر اين فرض (كه بسيار به واقعيت نزديك است) استوار است كه هيچ يك از اين سناريوهاي پيشنهادي به طور كامل توسعه نمييابند. ركودي كه در حال حاضر، در صنعت مخابرات جهاني و همچنين جذب مشتركان جديد وجود دارد، نشاندهندة اين واقعيت است كه براي اِعمال كامل تغييرات در صنعت مخابرات و كسب درآمدي كه در هر يك از اين سه سناريو پيشبيني شده است، به زماني بيش از 5 سال نياز است.
این متن به سفارش وبسایت پارسیان الکتریک لاله زار بخش مقالات برق و الکتریک گردآوری شده است.شمارگان 324
گردآوري و تدوين: فاطمه فروغي